آیا به یاد دارید که در بخشهای اول و دوم استارت آپ در رابطه با چه مسائلی صحبت کردیم؟ اگر به یاد ندارید خیلی سریع می گویم: از بدترین نتایجی که استارتاپ شما میتواند بدهد این است که بعد از این که شما هزینه و زمان زیادی صرف طراحی و ساخت آن کردید، مردم حاضر نشوند که پولی بابت آن بدهند. سومین قدم استارتاپ: بیزینس پلن و هنر فروش عنوان مقالهای است که در ادامه آن را میخوانید. پس با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید تا نکات مهم و کلیدی این قسمت را برایتان شرح دهیم.
مقدمه
در ادامه نکات بالا باید ذکر کنیم که خیلی از استارت آپ های نوپا تا این مرحله میرسند و همینجا شکست میخورند. اما بازاریابان حرفهای برای این مرحله راه حل هایی را پیدا کردهاند. ایده خود را قبل از اینکه عملی کنید، بازاریابی کرده و بفروشید. کاملاً درست شنیدید قبل از اینکه حتی چیزی بسازید!
اینکه ایدهٔ خود را قبل از ساختن بفروشیم، به چه معنا است؟
شاید اینکه ایده خود را قبل از اینکه حتی وجود داشته باشد، بخواهیم بفروشیم کمی نادرست و حتی عجیب به نظر برسد. اما صبر داشته باشید! شما میتوانید خیلی ساده و براحتی این کار را بدون وجود هیچ دغدغه و یا دروغی انجام دهید. همچنین شما میتوانید برای ایده استارتاپ خود ارزش سازی کنید.
برای اینکه درست متوجه این موضوع بشویم مثالی را برایتان شرح میدهیم. آیا تا کنون اسم شرکت زیرو کیتر را شنیدهاید؟ این شرکت یک نمونه عالی از یک استارت آپ موفق است که توانست در مدت زمان کوتاهی به درآمد میلیون دلاری برسد. این استارتاپ در سال ۲۰۰۹ ساخته شده است.
شرکت زیرو کیتر چه کاره است؟
یکی از عجیبترین ایدههایی که تا به حال شنیدهاید، این استارت آپ میباشد. آیا تا به حال دیدهاید که در زمان مشخصی که برای تایم ناهار وجود دارد، چه غوغایی به پا میشود؟ هر کسی مشغول به انجام کاری است و از این که غذایش کم، سرد و یا از کیفیت پایینی برخوردار است، گلایه میکند. البته عدهای هم هستند که هیچ غذایی با خودشان نمیآورند. استارتاپ زیرو کیتر برای حل و رفع این مشکل طراحی و ساخته شد.
این استارتاپ که شاید بیش از ۲۵۰ کارمند دارد با شرکت ها قرار داد می بنند که سیستم اتوماسیون تغذیه به آنها ارائه میدهد. کارکنان به صورت روزانه یا هفتگی وارد این سیستم شده و برای خود غذا رزرو میکنند و هر روز غذای تازه و داغ برایشان آورده میشود بدون اینکه حتی قاشقی را جابجا کنند. همچنین این قابلیت را به شما ارائه میدهد که علاوه بر غذای اصلی، خوراکیهای دیگر و مخلفاتی را نیز در ساعات مختلف روز در اختیار داشته باشید.
زیرو کیتر چگونه فعالیت خود را آغاز نمود؟
هدف ما از بیان این مثال این است که جمله ایده خود را قبل از اینکه عملی کنید، بازاریابی کرده و بفروشید را برای شما روشن کنیم. اگر ربطی بین این مثال و این جمله نمیبینید به خواندن باقی مطالب این مقاله ادامه دهید. اگر دقت کرده باشید، متوجه میشوید که کسب و کار اینترنتی کاملاً به برنامه نویسی و تکنولوژی مرتبط است و بدون این دو مورد نمیتواند وجود داشته باشد. آیا می دانید ایده پردازی این استارت آپ آقای آرام ثابتی فعالیت خود را چگونه آغاز نمود؟ فقط با یک کاغذ! بله هیچ برنامه و کامپیوتری وجود نداشت!
آقای ثابتی فقط ایده این استارتاپ را داشت و این برایش کافی بود. برای اینکه مطمئن شود که طرفداران خود را خواهد داشت و خواهد توانست که به درآمد موردنظر خود برسد، شروع به حرف زدن با مجموعهها و شرکتهای مختلف و گرفتن اطلاعات کارکنان آنها کرد. این اطلاعات را روی کاغذ به صورت دستی مینوشت و به همه قول داده بود که با استفاده از این اطلاعات برای تغذیه کارکنان سیستمی را به آنها خواهد داد.
زمانی که آقای ثابتی به این نتیجه و باور رسید که این ایده به اندازه کافی طرفدار دارد و میتواند به وسیله آن به موفقیت و درآمد بالایی برسد، آغاز به پیدا کردن شریک و عملی کردن ایده خود کرد. حالا متوجه شدید که این کارآفرین بدون هیچ مشکلی و حتی دروغی توانست ایده خود را قبل از اینکه به عرصه عمل برساند، بازاریابی کرده و آن را بفروشد؟
بهتر است که نظر آرام ثابتی را از زبان خودش نیز بشنویم:
به خاطر دارم که آن زمان خیلی خجالت زده بودم، چون استارتاپ تکنولوژیکی من یک خط کد و یا برنامه کامپیوتری نداشت، هیچ، تنها وسایلی که در اختیار داشتم یک خودکار و یک دفتر بزرگ بود. اما سرانجام خجالت خود را کنار گذاشتم و یاد گرفتم که اولین قانون فروش این است که از فروختن خجالت نکشم.
آقای آرام ثابتی با یک تیر دو نشان زد: هم از طرفی مشتری به دست آورد و هم مطمئن شد که ایدهاش به سود می رشد و از مشتریهای بدست آمده برای جلب توجه شتابدهنده ها و شریک استفاده نمود.
چگونه ایده خود را بفروشید!
معمولاً بنیانگذاران چون در ابتدای مسیر هستند، دستاورد و سرمایه ملموس زیادی ندارند که با استفاده از آنها به فروش و کسب درآمد برسند. بنابراین اگر میخواهید که ایده استارتاپی شما بدون نیاز به سرمایه زیادی به مرحله فروش برسد، باید بتوانید تصویر بزرگی که از آینده دارید را نشان دهید. هدف ما از ارایه تصویر بزرگ از آینده این است که ایده شما به قدری جذاب و بزرگ است که میتواند نظر سرمایهگذاران و مشتریان را به خودش جذب کند.
البته این هنر فروش را باید در جذب کارمند هم در نظر داشته باشید. زیرا تقریباً هیچ کس حاضر نیست، شغل تضمینی خودش را برای کار استارتاپ نوپای شما که حتی مطمئن نیست که بتواند حقوق کارمندانش را بدهد، رها کند.
شما باید تصویری از استارت آپ خود به او بدهید و بتوانید به او انگیزه دهید. انگیزه ای برای اینکه جزئی از این استارتاپ جدید باشد. سرمایهگذاران علاقهمندند که فکر کنند روی بزرگترین رویداد آینده سرمایه گذاری میکنند.
حالا برای اینکه بتوانید افراد را متقاعد کنید که استارت آپ شما در آینده یک رویداد بزرگ محسوب میشود باید بر روی اینکه شرکتتان چه میتواند بشود، تمرکز کنید نه روی اینکه شرکت شما امروز چگونه است. یعنی به بیانی دیگر، روی تصویرتان از آینده تمرکز داشته باشید.
هنر فروش را یاد بگیرید
حتماً در همه مراحل استارت آپ ها به خاطر داشته باشید که هیچ کس به اندازه شما ایده شما را نمیشناسد. بعضی اوقات کارآفرینان استارت آپ این موضوع را یادشان میرود و در ارائه ایده خودشان دچار مشکل میشوند. میدانید چرا؟ دلیلش این است که کارآفرینان تقریباً هر روز به مدت طولانی به ایده خودشان فکر میکنند و درک این مسئله برایشان راحت است. ولی یادتان باشد که افراد دیگر ایده شما را به اندازه شما نمیشناسند.
زمانی که شما محصولتان را برای اولین بار به یک فرد نشان میدهید، انگار دارید یک مشعل روشن را به یک غارنشین اولیه می فروشید. این فرد میتواند ببیند که ایده شما جذاب و تازه است، اما از سوی دیگر اصلاً نمیداند که با چه چیزی طرف است. این وظیفه شما است که محصول و دلایل خود را به شیوهای ساده و راحت ارائه دهید که هم آسان باشد و هم جذاب.
مراحل ارائه ایده در هنر فروش
اولین گام در ارائه ایدهتان باید زمینه سازی برای راه حلتان باشد. شما می توانید مشکلاتی را که کاربران با آن ها درگیر هستند را بیان کنید تا این احساس دوباره در آن ها زنده شود. استفاده از یک داستان برای جلب توجه شنونده مؤثر است و میتواند ارتباط و هم زاد پنداری در مشتری ایجاد کند. زمانیکه توانستید این احساس را ایجاد کنید، شروع به توضیح راه حل خود کنید. هر چقدر که راه حل شما دشوار و پیچیده باشد، سعی کنید که به سادهترین شکل ممکن آن را توضیح دهید تا شنونده منظور شما را درک کند.
هر چقدر توضیح شما سادهتر، پرمعنی تر و جذابتر باشد درک آن برای مخاطب راحتتر خواهد بود. در ضمن دقت داشته باشید که توضیحات خود را مختصر و مرتبط ارائه دهید. چرا که توضیح تمام جزئیات و ویژگیهای ایده شما باعث میشود که حوصله مخاطب سر رفته و به شما توجه نکند.
حالا که صحبت ارائه ایده و ساده بودن آن شده است به نظر مارک آستر سرمایه گذار آمریکایی نگاه بیندازیم و ببینیم که به عنوان یک سرمایه گذار چه دیدگاهی نسبت به پیچیدگی و یا سادگی ارائه ایده دارد؟
زمانیکه سرمایهگذاران نزد من میآیند از اصطلاحات تخصصی استفاده میکنند. اما فلسفه کار من بسیار ساده است. اگر شما نتوانید کسب و کار خود را به زبان ساده برای من توضیح دهید، من این برداشت را میکنم که خودتان نمیدانید که در مورد چه موضوعی حرف میزنید و فقط پشت ماسکی از اصطلاحات تخصصی پنهان شده اید تا باهوشتر به نظر برسید. از نظر من سختترین موضوع را نیز میتوان به زبانی ساده توضیح داد. من همیشه دوست دارم که افراد از مثال های دنیای واقعی استفاده کنند.
ساس همچنین بیان میکند که:
اصلاً هدف اصلی ارائه ایده برای یک سرمایهگذار این است که بتواند توجه و نظر او را جلب کرده و تصویری مثبت از خودش به جای بگذارد تا این اثر بتواند منجر به همکاری و سرمایه گذاری شود. پیشنهاد میکنیم که ارائه خود را مرتبط، کوتاه و جذاب انجام دهید. زیرا اگر طرف مقابل شما هیجان زده شود این یعنی شما برنده شدهاید. سپس اجازه دهید که در مورد ایده و ارائه شما کمی فکر کرده و در صورت تمایل با شما ارتباط برقرار کنند.
به دنبال تعهد و فروش باشید
در هنگام انجام تمامی این فرایند به خاطر داشته باشید که شما به دنبال تعهد و فروش هستید، منظور ما چیست؟ میخواهیم بگوییم که افرادی که به استارت آپ شما فقط علاقهمند هستند و هیچ گونه قصدی برای خرید ندارند، اصلاً دری از شما دوا نمیکنند. خوب تا اینجای کار دانستید که اصلاً هنر فروش برای خودش هنری است و در قسمتهای بعدی در مورد بیزینس پلن یا همان طرح کسب و کار صحبت خواهیم کرد.
زمان آن رسیده است که بیزینس پلن داشته باشید
حالا که دیگر استارتاپ شما راه اندازی شده است، باید بیزینس پلن خود را بنویسید اما قبل از اینکه وارد این بحث شویم کمی در مورد خود بیزینس پلن صحبت میکنیم.
بیزینس پلن یا طرح کسب و کار چیست؟
تصور کنید که شما از زوایای مختلف استارت آپ خود را مورد بررسی قرار دادهاید و تصمیم جدی دارید که آن را با یک سرمایهگذار و یا حتی یک شریک در میان بگذارید تا فعالیت خود را شروع کنید. توضیحات خود را از کجا شروع میکنید؟ چه سوالاتی را در توضیحاتتان جواب میدهید؟ آیا برای آینده برنامهای دارید؟ آیا میدانید که برای هر قسمت از استارت آپ خود به چه مقدار زمان نیاز دارید؟ اگر جواب همه این سؤالات را داشته باشید در واقع شما بیزینس پلن خود را آماده کردهاید.
نکته
این که شما یک کتابچه ۵۰ یا ۶۰ صفحهای به عنوان بیزینس پلن آماده کرده باشید و به دنبال شریک و سرمایه گذار بگردید و میخواهید که آن را به این افراد نشان دهید، باید بدانید دیگر از مد افتاده است. اما اصلاً به این معنی نیست که شما این کار را نکنید.
چرا که اگر شما بیزینس پلن خود را به صورت آماده و ملموس همراه خودتان نداشته باشید، حرفتان جدی گرفته نمیشود. اما معمولاً سرمایه گذاران این پلن را از شما درخواست میکنند تا مطمئن شوند که شما در کار خود جدی و مصمم هستید و به اصطلاح کارتان را انجام دادهاید. آنها هر توضیحی که بخواهند به صورت مستقیم از خود شما میپرسند. در این توضیحات باید نشان دهید که شما کسب و کار خود را از ابتدا تا انتها میشناسید.
نوشتن بیزینس پلن را از کجا شروع کنیم؟
داشتن بیزینس پلن و هنر فروش برای کسب و کار و استارت آپ شما یک سرمایه با ارزش است و اگر آن را نوشتید، حتماً به سرمایهگذاران نشان دهید. اما مشکلی که در اینجا وجود دارد این است که نوشتن یک بیزینس پلن دقیق و جامع یک پروسه بسیار زمان بر و وقتگیر است که نیاز به برنامهریزی دقیقی دارد. در این بخش میخواهیم در مورد قسمت های مختلف یک بیزینس پلن صحبت کنیم و ببینیم که یک بیزینس پلن متقاعد کننده و خوب چه بخشهایی دارد.
از ارائه آسانسوری شروع کنید
فرض کنید که با فردی دیگر سوار آسانسور شدهاید و میخواهید چند طبقه با او باشید. حال فرض کنید که میخواهید در همین فاصله بین چند طبقه ایده استارتاپ خود را به شخص توضیح دهید. به نظر شما چقدر زمان نیاز دارید؟ دو دقیقه؟ سه دقیقه. شاید کمی بیشتر یا کمتر. ولی در کل زمان زیادی نیاز ندارید. بخش اول بیزینس پلن شما دقیقاً به این شکل است. یعنی شما فقط به اندازه چند جمله یا نهایتاً یک پاراگراف فضا دارید که ایده خود را به جذابترین شکل ممکن برای شنونده بیان کنید تا نظر سرمایهگذاران را جلب کنید.
یادتان باشد که این چند جمله میتواند مهمترین جملاتی باشند که در شروع استارت آپ می توانید از آنها استفاده میکنید. اگر شروع به نوشتن بخش ارائه آسانسوری کنید از مقدار فکر و زمانی که لازم میشود، ممکن است تعجب کنید. زیرا واقعاً کار چالش برانگیزی است که بخواهید کسب و کار خود را در چند جمله خلاصه کرده و این خلاصه باید به نوبه خود بسیار جذاب باشد.
ارائه آسانسوری شما باید سه عنصر اصلی استارتاپ تان را در خودش داشته باشد.
- چه راه حلی برای این مشکل دارید؟
- با چه مشکلات و موانعی درگیر هستید؟
- این کار را برای چه قشری از افراد جامعه انجام میدهید؟
در نوشتن ارائه آسانسوری بسیار دقت داشته باشید. چرا که آن را در ایمیل و یا حتی زمانی که استارتاپ خود را راه اندازی کرده اید، استفاده خواهید کرد. همچنین باید برای ارائه آن تمرین زیادی کنید تا بر آن مسلط شویم و بتوانیم تحت هر شرایطی به صورت خلاصه و تاثیرگذار آن را ارائه دهید. یعنی ممکن است شرایطی برای شما ایجاد شود که مشکلات شخصیتان کمی زیاد شده باشد. شما باید به قدری بر ارائه ایده تسلط داشته باشید که چنین موضوعاتی روی آن تاثیرگذار نباشد.
خلاصه اجرایی را آماده کنید
تا اینجای مقاله در مورد ارائه آسانسوری صحبت کردیم و گفتیم که در حقیقت ویترین کسب و کار و استارت آپ شما محسوب میشود. حالا نوبت به خلاصه اجرایی رسیده است.
خلاصه اجرایی بخشی از بیزینس پلن شماست که بین ویترین و پلان اصلی قرار دارد. حالا در این خلاصه شما باید چه کارهایی انجام دهید و چه چیزهایی را مشخص کنید. همانطور که میدانید استارتاپ همیشه در حال رشد است. یعنی هر باری که به آن فکر میکنید، میبینید که ایده شما به بخشهای جزئیتر و کوچکتری تقسیم میشود.
مسئلهای که در این بخش خلاصه اجرایی به آن میپردازیم، در واقع همان بخشهای کوچکتر است که شما باید هر کدام را در یک یا دو پاراگراف توضیح میدهید.
برای نوشتن خلاصه اجرایی، دو روش پیش روی خود دارید:
روش اول: از کل به جز بیاید
مهم ترین و اولین راه نوشتن خلاصه اجرایی این است که شما بیزینس پلن کامل شده خود را بررسی کرده و هرکدام از قسمتهای کسب و کارتان را به صورت خلاصه در چند پاراگراف بیان کنید. البته این در صورتی امکان پذیر است که شما بیزینس بدن خود را از قبل آماده کرده باشید. اما متاسفانه مشکل اینجاست که بسیاری از بنیانگذاران استارتاپی بیزینس پلن آماده شده را از قبل در اختیار ندارند.
روش دوم: از جز به کل بروید
روش دوم نوشتن بخش خلاصه اجرایی در بیزینس پلن این است که شما برای قسمت های مختلف کسب و کار خود برنامهریزی کرده و ببینید که استارت آپ شما چه بخش هایی را میتواند در خود جای دهد. سپس هر کدام از این بخشها را با جزئیات کافی در چند پاراگراف خلاصه کنید. به عنوان مثال مشاور بازاریابی، تیم تولید محتوا، تیم مدیریت تیم مالی و غیره.
از هر روشی که بتوانید خلاصه اجرایی را بنویسید، باید بدانید که یکی از مهمترین بخشهای بیزینس شما به شمار میرود و میتواند تاثیرات بسیار مثبتی را بر روی سرمایه گذاران داشته باشد.
حالا نوبت ارائه استارتاپی است
فرض کنید که شما یک بیزینس پلن کامل و جامع دارید. پلنی که جزئیات و کلیات ایده خود را در آن آوردهاید و آماده ارائه است. معمولاً در این بخش از اسلاید و پاورپوینت برای ارائه کار خود استفاده میکنید. برخلاف خلاصه اجرایی که بیشتر به شکل متن است. ارائه استارتاپی بیشتر نشانگر بصری ایده شما میباشد. در این بخش بهتر است از ابزارهای بسیاری مانند جدول، تصویر، نمودار استفاده کنید.
دلایل این کار را نیز در زیر برایتان شرح میدهیم.
- جذابیت بیشتری نسبت به متن دارند و باعث میشنود تا حوصله مخاطب شما سر نرود، زیرا که ابزاری بصری هستند.
- از آنجایی که این ابزار با اعداد و درصد سر و کار دارند باید خیلی دقیق و حساب شده به ارائه ایده خود بپردازید. این نشان میدهد که شما بر روی ایده خود تحقیق کرده و در این مسیر جدی هستید.
- این ابزار به شما این قابلیت را میدهد، مطلبی را که در چند صفحه جا میگیرد را در یک جدول و یک نمودار خلاصه کرده و زمان بیشتری را در اختیار داشته باشید.
فرد ویلسون یک سرمایهگذار بسیار موفق در این حوزه است. نظر او را در مورد ارائه استارت آپ بشنویم:
از نظر من ارائه استارتاپ باید در ۶ اسلاید خلاصه شود. اما نه اسلایدی که یک سری مطلب در آن دسته بندی شده است. بلکه اسلایدی که بسیار قوی باشد و بتواند ایده شما را توضیح دهد. زمانی که میخواهید ایده خود را ارائه دهید، سعی داشته باشید که اسلایدهایتان بعد از اتمام شدن یک انگیزه و تأثیر مثبت در ذهن مخاطب به جا بگذارد. حسن انجام این عمل این است که شما میتوانید خیلی سریع و در مدت زمان کوتاه آن را ارائه دهید و بلافاصله با طرف مقابل خود وارد مکالمه شوید.
بد نیست بدانید
گاهی مواقع ممکن است قبل از این که شما سر جلسه بروید، از شما درخواست شود تا ایده خود را ارائه دهید. سرمایهگذاران می خواهند بدانند که از قبل چه چیزی در انتظارشان است. بنابراین به شما پیشنهاد میکنیم که ارائه استارتاپ و بیزینس پلن خود را از قبل از درخواست دیدار با یک سرمایهگذار آماده کرده و در اختیار داشته باشید.
اسناد مالی یادتان نرود
اگر مراحل ارائه استارتاپی و آماده سازی تا اینجای کار به خوبی پیش رفته باشد ممکن است چند سند مالی نیز از شما درخواست شود به هر حال اصل هدف سرمایه گذاری روی ایده شما این است که سرمایه گذار بتواند در این پروژه سودی کسب نماید. سرمایهگذاران علاقهمند هستند که بدانند چه سودی در قبال سرمایه گذاری برروی استارتاپ شما به دست میآورند.
پیچیده بودن این اسناد به ایده شما و به سرمایهگذار شما بستگی دارد.
آقای مارک ساستر یادتان است؟ اوایل همین مقوله نظرش را پرسیده بودیم در اینجا باز هم نظری دادهاند:
زمانی که در مورد بیزینس پلن صحبت میکنم، منظورم یک فایل وورد ۴۰ صفحه ای نیست که رویکرد شما را برای من بازگو کند. این کار دیگر از بین رفته است. منظورم ارائه پاورپوینت شما هم نیست که برای دریافت سرمایه آن را آماده کردهاید. زمانی که من در مورد بیزینس پلن صحبت میکنم، منظورم دقیقاً اسناد مالی و برگههای شماست.
در اسناد مالی چه چیزی درخواست میشود؟
شاید برایتان این سؤال پیش آمده باشد که چه مواردی را باید در اسناد مالی در نظر داشته باشید؟ سوال بسیار صحیحی است. در این خصوص شما باید موارد و موضوعات اصلی مالی را به سرمایهگذار خود ارائه دهید.
اگر کسب و کار شما به درآمد برسد، این درآمد از چه منبعی خواهد بود و چه مدت زمان برای کسب آن نیاز است؟ آیا درآمد ماهیانه خواهد بود یا روزانه و یا حتی به صورت پورسانتی؟
بر ای اجرایی شدن استارت آپ شما چه هزینهای موردنیاز است؟ آیا این هزینه در رشد شما تأثیر خواهد داشت؟ به عنوان نمونه هزینههایی که ممکن است در این مسیر برایتان پیش آید، عبارت است از: هزینه تولید محصول، حقوق کارمندان، بازاریابی و مواردی از این قبیل که باید آن ها را در این اسناد ارائه دهید.
جریان مالی استارت آپ شما به چه صورت خواهد بود؟ البته این مسئله به ذات کسب و کار شما بستگی دارد. مثلاً برخی از استارتاپ ها درآمدشان فصلی است و در یک بازه زمانی مشخص درآمدشان به اوج میرسد. شما باید به این موارد نیز فکر کنید و بدانید آیا استارتاپ شما در بازه زمانی مشخصی از سال با رشد و یا افت خاصی مواجه می شود یا خیر؟
باید ذکر کنیم که مشخص کردن دقیق همه موارد بالا به صورت عددی آن هم در ابتدای مسیر کاری بسیار پیچیده و دشوار میباشد و نیاز به برنامهریزی بسیار دقیقی دارد. ولی به هر حال اگر بازار کار شما به اندازه کافی مورد بررسی و ارزیابی قرار بگیرد، میتوانید، نتایج درستی در رابطه با این موارد داشته باشید.
یک وب سایت درست کنید
قبول داریم که راه اندازی وب سایت برای هر کسب و کار و استارتاپ نوپایی واجب و ضروری نیست اما داشتن یک وب سایت میتواند از بهترین شیوهها برای آشنا کردن مردم با شما در هر مکان و زمانی که هستید، باشد. دست شما در وب سایت بسیار باز است و میتوانید از ابزارهای بسیار زیادی استفاده کنید. همانطور که بخش گذشته ذکر کردیم یکی از بهترین شیوه برای ایجاد کشش و اعتبار سنجی استفاده از وبسایت میباشد.
همچنین میتوانید از قسمتهای مختلف استارتاپ خود مانند ارائه آسانسوری در وب سایتتان استفاده کنید و آن را به اشتراک بگذارید. بعید نیست که مجموعه خاصی به شما علاقه نشان داده و قصد همکاری با شما را داشته باشند.
حالا که صحبت وب سایت شده است حتماً به مقاله انواع مختلف وب سایت سر بزنید و ببینید که ساخت و طراحی یک وبسایت چقدر کار آسانی شده است.
نتیجه میگیریم
شاید شما فردی را بشناسید که بدون در اختیار داشتن یک بیزینس پلن توانسته باشد که سرمایه به دست بیاورد. اما مطمئن باشید که اگر این کار را انجام ندهید، شانس شما به شدت کاهش پیدا خواهد کرد و حتی ممکن است که دیگر چنین فرصتی گیرتان نیاید. باید کار خود را تا جایی که ممکن است درست و کامل انجام دهید. این برای سرمایه گذاران حائز اهمیت است. بنابراین به شما توصیه میکنیم که این زحمت را به خود بدهید.
ممنون از این که تا پایان این مقاله ما را در وب سایت استاد وب همراهی نمودید. امیدوارم که از مطالعه مطالب فوق لذت کافی برده باشید و مطالب برای کاربردی، مفید و آموزنده واقع شده باشند. همچنین در ورت تمایل برای مطالعه سایر مقالات به لینکهای زیر مراجعه نمایید و از این طریق اقدام به افزایش اطلاعات و آگاهی خود کنید.