اگر شما یک بازاریاب هستید و یا در زمینه بازاریابی فعالیت می کنید، حتماً میدانید، شناخت نیاز مخاطبانتان در افزایش فروش از اهمیت بالایی برخوردار است. احتمالاً شما در رابطه با بازاریابی، مقالات و کتابهای بسیاری را مطالعه نمودید.
بازاریابی چیست؟
بازاریابی این امکان را در اختیار شما قرار میدهد تا نیاز مخاطبان خود را بشناسید و متناسب با نیازهای آنان محصولات و خدمات ارائه کنید. در بازاریابی همواره این سؤال مطرح است که: مخاطبان ما چه چیزی را بیش از هرچیزی دوست دارند؟ ما در بازاریابی سعی میکنیم که مخاطبان هدف خود را بشناسیم و با توجه به نیاز و سلیقه آنها خدمات و محصولات ارائه کنیم تا نیازشان را برطرف کند.
حال موضوع مطرح شده این است که شاید در نتیجه این رویکرد بازاریابی خیلی از سلیقهها را نادیده بگیریم. و از کجا اطمینان حاصل کنیم که در طی بازاریابی خود مخاطبانی را مورد بررسی قرار میدهیم که در واقع همان نیازی را دارند که ما تصور میکنیم دارند. با ما همراه باشید تا در ادامه این مقاله به بررسی این مسئله بپردازیم.
همه ما گاهی اوقات در ابراز احساسات خود دچار مشکل میشویم یعنی بین آنچه که در ذهن داریم با آنچه که به زبان میآوریم تفاوت زیادی وجود دارد. این مسئله زمانی مشکل آفرین میشود که مخاطبان ما از منظور ما برداشت اشتباهی میکنند. تصور کنید مطلبی که در ذهن شما بوده به درستی بیان نشده و مخاطب شما منظور شما را کاملاً متوجه نشده است، چه مشکل بزرگی! این مشکلی که در زندگی روزمره با آن مواجه هستیم، یکی از مشکلات اساسی بازاریابان نیز است.
بازاریابان چگونه باید بدانند بهترین محصول یا خدماتی که مطابق با سلیقه مخاطبان باید ارائه دهند کدام است؟
به عنوان مثال فرض کنید، شما در فکر تولید محصولی هستید و میخواهید صاحب برند و کسب و کار خود شوید. در ابتدا تحقیقات بازاریابی خود را شروع میکنید و همواره این سؤال برایتان مطرح است که چه محصولی را باید تولید کنید تا همه افراد را راضی کند، همه آن را دوست داشته باشند و ازآن استفاده کنند. حتی شاید بخواهید محصولی مطابق با استانداردهای جهانی تولید کنید، محصولی برای همه سلیقهها!
آیا چنین محصولی وجود دارد؟ آیا میتوانید محصولی تولید کنید که همه از آن استفاده کنند؟
حتماً با خود می گویید، در حال حاضر محصولات جهانی زیادی در بازار وجود دارند که اکثر مردم از آنها استفاده میکنند. درست است، حق با شماست ولی کمی عمیقتر به این موضوع دقت کنید. آیا بعد از استفاده اکثر مردم از محصولات جهانی با استانداردهای جهانی به یک اندازه و نسبت مساوی احساس رضایت دارند؟ یا اینکه خیلی از آنها اجباراً از این محصولات استفاده میکنند؟
و حال مهمترین سؤال مطرح شده این است که آیا واقعاً آن چه را که فکر میکنیم دوست داریم، دوست داریم؟
تغییر تفکر بازاریابی:
همانطور که میدانید هر فردی سلیقه و نیازهای خاص و منحصر به فرد خود را دارد. و اکثر ما قبول داریم که هیچ فردی شبیه به یکدیگر نیستند. پس چرا زمانی که نوبت به بازاریابی میرسد دنبال نظرات مشابه و یکسانی هستیم و به مشتریان خود حق انتخاب نمیدهیم و از آنها انتظار سلایق مشابه داریم؟
به نظر شما آیا وقت آن نرسیده است که در تفکرات بازاریابی خود تغییراتی ایجاد کنیم؟
چشمها را باید شست و جور دیگری باید به آمار و ارقام بازاریابی نگریست. در این مقاله قصد داریم نگاهی تازه به بازاریابی و سلیقههای گوناگون مخاطبین خود داشته باشیم. با ما تا پایان این مقاله همراه باشید.
حال به سراغ فردی میرویم که به ما کمک میکند تا دید جدیدی به نیازها و حق انتخاب مشتریان در بازاریابی پیدا کنیم. شما میتوانید با استفاده از این نکات ساده تحول بزرگی را در کسب و کار خود آغاز کنید.
مالکولم گلادول کیست؟
مالکوم گلادول نویسنده، روزنامه نگار و سخنرانی انگلیسی- کانادایی است. به واسطه کتابهایی از قبیل “نقطه اوج”، “فوق العاده ها” و “پلک زدن”به شهرت زیادی رسید. در مجله تایم در سال ۲۰۰۵ جزو ۱۰۰ نفر با نفوذ معرفی شد. همچنین در سال ۲۰۰۷ جایزه اولین انجمن جامعه شناسی آمریکا را به واسطه اخذ درجه ممتازی در گزارش مسائل اجتماعی دریافت نمود. گلادول توانست مدرک دکترای ادبی خود را در این سال از دانشگاه واترلو دریافت کند. مهارت بالای او در استفاده از زبان طنز و توضیح آسان مسائل پیچیده قابل ستایش است.
ممنون که تا پایان این مقاله ما را در وب سایت استاد وب همراهی نمودید. امیدواریم که از مطالعه مطالب فوق، لذت کافی را برده باشید و مطالب برایتان کاربردی، مفید و آموزنده بوده باشد. برای مطالعه سایر مطالب مربوط به سئو و دیجیتال مارکتینگ و سایر مقالات مرتبط میتوانید به لینکهای زیر مراجعه نمایید.