دلیل تنفر مردم از تبلیغات چیست ؟ راه حل کدام است؟

دلیل تنفر مردم از تبلیغات چیست ؟ راه حل کدام است؟

کار کردن در زمینه بازاریابی می‌تواند کمی حس یک نوجوان خجالتی را القا کند: شما تصور می‌کنید همه به شما نگاه می‌کنند، اما در واقع هیچ کس اهمیت نمی‌دهد. بازاریابان تمام زندگی شان را صرف تبلیغات می‌کنند، در حالی که نیمی از مشتریان وقت خود را صرف رد کردن آنان می‌کنند. با پذیرش این واقعیت که مردم از تبلیغات بیزارند، ما می‌توانیم کمپین های بهتر و موثرتری را راه اندازی کنیم. در اینجا فهرستی از دلایل تنفر مردم از کمپین‌های تبلیغاتی وجود دارد، آن‌ها را دنبال کنید.

 

 ۱ـ عدم اعتماد

 به طور کلی مردم به چیزهایی که برندها می گویند باور ندارند. شاید این بزرگترین چالشی باشد که امروزه صنعت تبلیغات با آن مواجه است. با این همه، اعتماد اساس هر رابطه سالم و بلندمدت است. به گفته کیت وید بنیانگذار شرکت Unilever CMO، «یک برند بدون اعتماد تنها یک محصول است، و تبلیغات بدون اعتماد فقط یک آلودگی صوتی است.» مصرف کننده‌ها همیشه به تبلیغات برندها بی اعتماد بوده‌اند، این حالت پیش فرض آنهاست. اما حالا، شک و تردید جای خود را به ناباوری کامل و بحران اعتماد داده است.

 در مقابل این صحنه، برندها دیگر نمی‌توانند مانند مدل تبلیغات سنتی توجه مردم را جلب کنند. آن‌ها باید این اعتماد را به دست آورند. این می‌تواند ابتدا با داشتن صداقت، شفافیت، و اعتماد به شرکت و سپس به پیام آنها انجام شود.

 در مقابل این صحنه، برندها دیگر نمی‌توانند مانند مدل تبلیغات سنتی توجه مردم را جلب کنند. آن‌ها باید این اعتماد را به دست آورند. این می‌تواند ابتدا با داشتن صداقت، شفافیت، و اعتماد به شرکت و سپس به پیام آنها انجام شود.

۲ـ کلافگی از تبلیغات

برای مثال، یک مطالعه اخیر انجام شده نشان می‌دهد نیمی از مردم آمریکا روزانه در معرض چهار هزار تا ده هزار تبلیغ هستند. اما مسئله تنها حجم تبلیغات نیست، زیرا تبلیغات در علم فناوری و داده‌ها همواره در حال ناخوانده ترشدن، اجتناب ناپذیرتر و پرسروصداتر شدن هستند.

 مردم دائم با مزاحمت‌های دیجیتالی بمباران شده و از اینگونه تبلیغات خسته و عاجز شده‌اند. ما به هرجایی که برویم با تبلیغات ناخواسته، برچسب‌ها و کوکی‌هایی که ما را از نقطه‌ای به نقطه دیگر دنبال می‌کنند غافلگیر می‌شویم، با اصرارشان به خرید چیزهایی که قبلاً خریده‌ایم یا قصد خرید آنها را نداریم.

تکنیک فروش: حق انتخاب به مشتریان خود دهید.

حجم زیاد تبلیغات بد به وسیله برخی برندها صفحه نمایش‌ها و فیدهای مردم را شلوغ و آشفته کرده‌اند. این موضوع اتفاقی و غیرعمدی نیست که مردم تصمیم به مسدود کردن راه تبلیغات و به عبارتی بلاک کردن آنها گرفته‌اند. بمباران کردن مردم با تبلیغات هدفمند می‌تواند منجر به نتایج کوتاه مدتی شود؛ اما اغلب هزینه‌های برندسازی بلندمدتی را در بردارد.

 

۳ـ کیفیت ایده

تبلیغات آنلاین مسئول کاهش تولید خلاقیت نیز هستند. دهه‌های ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰ دوره طلایی تبلیغات را نشان می‌دهد. وجه مشترکی که در تبلیغات آن زمان وجود داشت یک ایده بزرگ بود، و در دنیای امروز، ایده‌های بزرگ بسیار نادر هستند. پیش بینی می‌شود که گوگل و فیس بوک کنترل ۷۰ درصدی بازار تبلیغات دیجیتالی انگلستان را تا سال آینده به دست بگیرند.

 

۴ـ قدرت مردم در همین زمان

ما در حال تجربه یک تغییر اساسی در روابط قدرتمند میان برندها و مردم هستیم. در گذشته، مصرف کننده‌ها انتخابی نداشتند اما به آنچه برندها از طریق رادیو یا تلویزیون می‌گفتند توجه می‌کردند. امروزه، هر صفحه اینستاگرام یا حساب توئیتر به نوبه خود یک رسانه است. شبکه‌های اجتماعی سهم صدا را مردمی کرده‌اند؛ مردم دیگر مصرف کننده‌های منفعلی نیستند، بلکه هر کدام یک خلق کننده هستند.

مصرف کننده‌ها اکنون تعیین می‌کنند که چه زمانی، کجا و چگونه با برندها تعامل داشته باشند، و آنها استفاده از این قدرت تازه کشف شده را آغاز کرده‌اند تا نگرانی‌هایشان را ابراز کرده و برندهایی را که ارزش‌ها و باورهایشان را به اشتراک نمی‌گذارند تحریم کنند.

مراحل سئو سایت شامل چه مواردی می‌شود؟ + 10 نکته طلایی آن

با توجه به این موضوع، بازاریابان یک برند باید بر روی حامیانی که پیام آن برند را به دوستان، خانواده، همکاران و حتی غریبه‌ها ارسال می‌کنند، تاکید بسیار بیشتری داشته باشند.

۵ـ فاقد ارزش افزوده

 اکثریت تبلیغات، نیازهای کسب و کار بالاتر از سطح مصرف کننده را در اولویت قرار می‌دهند. این تا حدودی قابل درک است، چون بازاریابان باید خواسته‌های KPI (س نجش عملکرد خوب افراد را برآورده کنند. آسان‌ترین روش برای رسیدن به این اهداف بسته به اهداف مورد نظر، صرف کردن بودجه بازاریابی در یک Call to action یا دعوت به اقدام است، اگر چه این نیز می‌تواند از کوته نظری باشد.

 پیش از فعال کردن هر کمپینی در آینده، ارزش دارد که با پرسیدن این سؤالات از خود خودتان را به جای مشتری بگذارید:

 چه چیزی قرار است دریافت کنم؟ اغلب اوقات پاسخ «هیچی» است.

بازاریابان به روش‌های متعددی می‌توانند به مشتریان ارزش ارائه دهند. ابتدا با آگاه کردن مردم از نیازی که می‌تواند برآورده شود یا مسئله‌ای که می‌تواند از سوی آن برند حل شود. دوم، با ارائه یک منبع سرگرمی. فراموش نکنید، تبلیغات می‌توانند خنده دار یا سرگرم کننده باشند.

سوم، با یک دعوت به اقدام، موضوعات محیطی و اجتماعی را برای مردم و کره زمین راحت کنیم. امیدواریم از خواندن مقاله‌ی دلیل تنفر مردم از تبلیغات چیست ؟ راه حل کدام است؟ در استاد وب لذت برده باشید. خواندن مقاله‌های زیر را به شما پیشنهاد می‌کنیم:

 

منبع:مجله‌خلاقیت

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا
Scroll to Top